غضنفر سوار سمندمیشه ، دستگاه سخنگوی ماشین میگه : درب خودرو باز است .
غضنفر میگه درو بستم خوشگله . بگو کجا قایم شدی
غضنفر سوار سمندمیشه ، دستگاه سخنگوی ماشین میگه : درب خودرو باز است . غضنفر میگه درو بستم خوشگله . بگو کجا قایم شدی یه روز آشغالی میاد دمه خونه ی غضنفر میگه : آشغال دارین؟ غضنفر داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟ زنش میگه: آره داریم غضنفر میگه: آره داریم، نمی خوایم بچه هه ميره پيش خانم معلمش، ميگه: خانوم ميشه شما زن من بشيد؟معلمه ميگه: برو بشين سر جات، من الان حوصله بچه مچه ندارم. پسره ميگه: آره منم حوصله بچه ندارم... اشكال نداره، !!!جلوگيري ميكنيم غضنفر رو براي اولين بار مي برند توي هلي کوپتر ، توي آسمان از سمت چپي اش مي پرسه : شما گرمتونه ؟ غضنفر از ژاپن برميگرده. بهش ميگن اونجا مشكل زبان نداشتي؟ ميگه: من نه، ولي ژاپني ها چرا میدونی غضنفر به 750 گرم چی میگه؟ نیم کیلو و نیم غضنفر حیف نون رو تو خیابون میبینه که یه کیسه رو دوشش میبره ، میپرسه : غضنفر یخچال میخره ، زنش میگه : پس آنتنش کو ؟ به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه … حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش! حیف نون می ره کربلا، قبر مختار رو بغل می کنه می گه: “دمت گرم! عجب فیلمى بازى کردى! پلیسه به یارو میگه : گواهینامه داری؟ میگه : بزار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم ، کارت راه بیفته - آويني تو جنگ كشتهميشه، به تركه ميگن برو يه جوري به خانوادش خبربده. تركه ميره دم خونشون زنگ ميزنه، زن يارو ميگه: كيه؟ تركه ميگه: ببخشيد، منزل شهيد آويني؟ دکتر به بنده خدا گفت : زنت سکته ناقص کرده ! بنده خدا گفت : مرده شور برده هیچ کاریو کامل انجام نمیده زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد. تركه تو اتوبوس کبریت می خواسته، به بغل دستیش می گه: یه آقایی می ره هارد بخره می گه هارد ۳۲۰ می خوام. حیف نون هارد ۱۶۰ واسش میاره. آقاهه می گه: گفتم ۳۲۰. حیف نون می گه ناراحت نشو، جنسش خوبه جا باز می کنه. حیف نون از کنار جن رد می شه جن می گه بسم الله این چی بود؟ غضنفر زنشو میبره سونوگرافی بهش میگن پسر داری میگه تو رو خدا بگین اسمش چیه غضنفر کولرش خراب میشه، به بچههاش می گه: مگه نگفتم 4 نفری جلو کولر نشینید مسافري كه تازه به اردبیل وارد شده بوده از آقا غضنفر مي پرسه ما اينجاغريبيم. كجا آمپول مي زنن؟ غضنفر باسنش رو نشون مي ده مي گه اينجا رئيس: خجالت نميكشي تو اداره داري جدول حل ميكني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نميذاره آدم بخوابه! ديوانه اولي: ببينم، مگه تو كري كه جواب سلام منو نميدي؟! ديوانه دومي: نه اون احمد داداشمه كه كره، من لالم!
غضنفر سربازيش تموم ميشه، وقتي كارت پايان خدمتشو بهش ميدن، نگاه ميكنه ميگه: اي بابا، من كه ازينا چهارتا دارم! يك بابايي يه ماهي تو پاكت دستش بوده، رفيقش ميبيندش، ازش ميپرسه: جريان اين ماهيه چيه؟ ميگه: دارم براي شام ميبرمش خونه. ماهيه ميگه: مرسي من شام خوردم، منو ببر سينما! غضنفر چراغ جادو پيدا ميكنه، دست ميكشه روش غولش در مياد ميگه: دو تا آرزو بكن. تركه ميگه: يه نوشابه خنك ميخوام كه هيچ وقت تموم نشه. غوله بهش ميده، تركه يكم ميخوره ميگه: به به! چقدر خنكه! يكي ديگه هم بده! غضنفر مياد تهران، يه دختر خوشگل ميبينه، بهش ميگه: خانم اين دوست دختر كه ميگن شمايين؟ يه روز غضنفر ميره مشهد ميگه: اي امام علي قربون دست بريدت پس كي ظهور مي كني آخه من چه قدر بيام قم؟! به یارو می گن با لوبیا جمله بساز می گه کوچولو بیا!! دوتا پسر حوصلهشان سر رفته بود. يكي از آنها گفت: بيا شير يا خط بيندازيم. اگر شير شد ميريم دوچرخه سواري، اگر خط شد ميريم ماهواره نگاه ميكنيم و اگر سكه روي لبهاش ايستاد ميريم درس ميخونيم! مرد: بازهم كه پارچه خريدي؟ زن: ميخوام برات دستمال بدوزم. مرد: اين كه چهار متر پارچه است؟ زن با بقيهاش هم براي خودم يه پيرهن ميدوزم.
غضنفر عقب عقب راه ميرفته، ازش ميپرسند: چرا اينجوري راه ميري؟ ميگه:آخه بچهها ميگن از پشت شبيه آلن دلوني!
بهمن و علی سرباز بودن. بهمن ميميره، علی ميره برای خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگرافخونه میگه: هر کلمه هزار تومان، برای تاريخ و امضا هم پول نمیگيريم. علی میگه بنويس: بهمن تير خرداد مرداد !
حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
خيلي دوست دارم يکي از معلمام رو در حال خنده تو خيابون ببينم، برم پيشش بگم اسبه زنگ میزنه سیرک میگه : آقا جون اونجا اسب استخدام نمی کنید ؟ میگن مگه شما چه هنری داری ؟ اسبه میگه بی شعور نمی بینی دارم حرف می زنم بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا میکردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها میگه: نه آقا اشتباهی آمدید!
ميخواستن لره رو شكنجه روحي بدن، ميفرستنش تو يك اتاق گرد، ميگن برو يك گوشه بشين!
جورج بوش گفته بطور حتم 3 نقطه از قم هدف حمله موشکی ما قرار خواهد گرفت............لره میگه: چرت میگه چون قم 2 تا نقطه بیشتر نداره....ترکه میگه جفتتون زر میزنید چون "گم" اصلا نقطه نداره
فرق ببر با مگس:
ببر رو وقتي ميبيني ميريني، مگس رو وقتي ميريني ميبيني!
|
|